سلام
این دفعه چون مطلبی که می خوام بدم هم زمان شده با شب چهار شنبه و چها رشنبه سوری وظیفه ی خودم دونستم که در مورد این جشن باستانی ایرانی ها بنویسم. در مورد این روز روایت های مختلفی وجود داره.
بعضی ها می گن که چهار شنبه سوری یکی از جشن های باقیمونده از جشن های آتشه که بهش جشن سوری می گفتن. از جشنای دیگه ی آتش می شه از آذرگان که تو نهم آذر بوده یا شهریورگان اسم برد.
حتما می دونید که آتیش واسه ایرانیای قدیم مقدس بوده و نماد روشنی ، پاکی ، زندگی ، تندرستی و بارزترین نماد خداوند روی زمین بوده. چهار شنبه سوری شروع جشنای سال نو و آخرشم سیزده بدره.
بعضی ها می گن چون چهارشنبه از فرهنگای تازی و سامی اومده پس این جشن هم از اونجا به ایران اومده چون تو ایران باستان هر روزی واسه خودش یه اسمی داشته که اولیش هرمزد روز بوده و بقیه هم همین طور که البته اسمایی به غیر از اسمای الان داشتن. توی کتاب تاریخ بخارای ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی اومده که این جشن توی قرن چهارم هجری یعنی زمان سامانیان با شکوه خیلی زیادی برگزار می شده. میگن که چون روز چهار شنبه واسه تازی ها نحس بوده چهار شنبه ی آخر سال رو جشن می گرفتن تا از نحسی اون کم بشه.
البته بعضی ها این روز رو به روز شروع آفرینش انسان نسبت میدن و امام علی(ع) هم گفتن که کشتی حضرت نوح روز نوروز به ساحل رسیده یعنی در واقع روز چهارشنبه سوری جزو آخرین روزای سرگردونی باقیمونده ی بشر تو دریا بوده .
باز بعضی ها میگن که این روز بر می گرده به قیام مختار ثقفی به خونخواهیه شهدای کربلا و امام حسین (ع) میگن که وقتی مختار از زندان خلاص شد و قیام کرد واسه این که موافق و مخالف رو از هم تشخیض بده و به کافرین بتازه گفت که شیعیان روی بوم خونه هاشون آتیش روشن کنن و این شب با چهار شنبه ی آخر سال یکی شد و بعد از اون مرسوم شد .
اما از این روایت های گفته شده اولی موثق تر به نظر میرسه. توی زبون پارسی سوری رو به چند معنی گفتن اول اینکه سوری به معنی سرخه ، اون طوری هم که به نظر می رسه اشاره به آتیش داره البته معنی دیگه ی سور مهمونیه که این هم زیاد دور از ذهن نیست چون رسم بوده که توی این شب خونواده و فامیل دور آتیش جمع می شدن و این شب رو جشن می گرفتن و خوش بودن و با این آتیش خودشون رو گرم می گردن و سرما و پژمردگی و بدی رو دور می کردن. اینکه از روی آتیش می پرن هم بر می گرده به این که ایرانیای باستان آتیش رو مقدس می دونستن و معتقد بودن که آتیش بیماری ها رو از بین می بره و ارواح خبیثه رو دور می کنه...
مثلا موقعی که طاعون شایع می شد رخت و لباس و ابزار بیمار رو تو آتیش می انداختن تا از بیماری و بدی پاک بشه تقریبا شبیه کاری که با اسفند دودکردن امروزه می کنن البته از روی آتیش پریدن به معنی پاک کردن نفس هم بوده. چهار شنبه سوری رسم های مختلفی داره مثل : قاشق زنی ، بوته افروزی ، آب پاشی و آب بازی ، فالگوش وایستادن ، کوزه شکنی ، فال کوزه ، آش چهار شنبه سوری ، آجیل مشکل گشا ، شال اندازی و ... که قسمت قاشق زنیش بیشتر تفریح جوون ترها بوده . البته یه چیزی رو هم که باید بگم اینه که موبدهای زرتشتی معتقدن که این رسم بعد از حمله ی اعراب به ایران اومده چون زرتشتی ها نه تنها تو کوچه ها آتیش روشن نمی کنن بلکه پریدن از روی آتیش رو زشت می دونن اونها می گن که ایرانیان باستان اصلا هفته نداشتن اونها ماه رو به سی روز تقسیم می کردن و هر کدوم از این سی روز واسه خودش اسمی داشته این موبدها میگن که البته زرتشتی ها آتیش روشن کردن تو آخر سال داشتن اونا می گن سال زرتشتی 360 روز داشته با پنج روز اضافه که ایرانیای باستان توی این پنج روز آخر آتیش روشن می کردن و بعد از حمله ی اعراب واسه اینکه این رسم از بین نره نحسی چهارشنبه ی اعراب رو بهونه کردن و چهارشنبه ی آخر سال رو آتیش روشن کردن .
مهمترین کار تو شب چهارشنبه سوری پریدن از روی آتیش و گفتن عبارت زردی من از تو ، سرخی تو ازمن بوده . اما نمی دونم این چند ساله مردم چه نسبتی بین آتیش روشن کردن و ترقه بازی دیدن که بجای آتیش روشن کردن ترقه بازی می کنن و این رسم کهن رو دارن به دست فراموشی میدن . کار مهم دیگه ای که گفتم قاشق زنیه و همون طوری که گفتم بین جوونا رایج بوده می گن جوونا با انداختن چادر روی سرشون می رفتن دم خونه ی همسایه ها و با قاشق به هم زدن از اونا شیرینی یا یه مشت آجیل می خواستن . رسم بعدی خوردن آجیل مشکل گشا ست که همچین به شباهت به آجیل خوردن تو شب یلدا نیست و مردم با نیت به دست آوردن حاجتشون و رفع مشکلشون این آجیل رو می خوردن. حالا می رسیم به آخرین رسمی که می خوام بگم که در مورد دختر خانم هاست. میگن که زمان قاجار یه توپی تو میدون ارک تهران بوده که شب چهارشنبه سوری دورش پر دخترایی می شده که تو آرزوی پیدا کردن شوهر بودن ، این دخترا توی این شب از این توپ قدیمی بالا می رفتن و واسه بر آورده شدن حاجتشون آرزو می کردن که البته من فکر کنم بعد برآورده شدن آرزوشون به اشتباه بزرگشون پی می بردن!!
اسم این توپ مروارید بوده تو مایه های این توپ تو شیراز هم بوده .
خوب اینم یه مطلب در مورد چهار شنبه سوری و به امید این که دوباره به جای این ترقه بازی ها این رسم پا بگیره .
لیست کل یادداشت های وبلاگ
جستجو در وبلاگ
عضویت در خبرنامه وبلاگ
آمار بازدیدکنندگان